شعرها و ترانه های پارسی

۲ مطلب با موضوع «شعر ها :: معاصر :: شیرکو بی کس» ثبت شده است

در سرزمین‌ِ من‌،

روزنامه‌ لال‌ به‌ دنیا می‌آید،

رادیو کر

و تلویزیون‌ کور...

و کسانی‌ که‌ طالب‌ِ سالم‌ زاده‌ شدن‌ِ این‌ همه‌ باشند را

لال‌ می‌کنند و می‌کشند،

کر می‌کنند و می‌کشند،

کور می‌کنند و می‌کشند...

در سرزمین‌ِ من.

آه‌ ! سرزمین‌ِ من‌ !

 

از شیرکو بی‌کس

  • simorgh

 سپیده‌دم بود

       تنها خروسی دید

       دختر عاشق روستا را

       در کنج کاهدانی

       چگونه سر بریدند !

 

       این بود که او

       به لانه‌اش برگشت

       سکوت کرد و پیمان بست

       که دیگر سپیده‌دمان نخواند.

 

شیرکو بی کس

  • simorgh