شعرها و ترانه های پارسی

۴ مطلب در آبان ۱۳۹۲ ثبت شده است

من از این دنیا چی میخوام دو تا صندلی چوبی
که منو تو رو بشونن واسه گفتن خوبی
من از این دنیا چی میخوام یه وجب زمین خالی
همونقدر که یک اطاقک بشه خونه خیالی
من از این دنیا چی میخوام یه جعبه مداد رنگی
بکشم رو تنه دنیا رنگه خوبیو قشنگی
آدمهای دستو دلباز از توی قلک طاقچه
بردارن بذر محبت واسه بارداری باغچه
من از این دنیا چی میخوام دو تا صندلی چوبی
که منو تو رو بشونن واسه گفتن خوبی
من از این دنیا چی میخوام دو تا بال برای پرواز
برم تا روز تولد برسم به فصله آغاز
برم پیشه بچه هایی که یه لقمه نون ندارن
که یک شب با یک دل سیر چشاشونو هم بذارن
بگم غصه ها سر اومد گریه بس که بهتر اومد
من از این دنیا چی میخوام دو تا صندلی چوبی
که منو تو رو بشونن واسه گفتن خوبی

  • simorgh
پی حس همون روزام
پی احساس آرامش
همون حسی که این روزا
به حد مرگ میخوامش
دلم میخوادعاشق شم
آخه فکرت شده دنیام
اگه عاشق شدن درده
من این دردو ازت میخوام
اگه این زندگی باشه
من ازمردن هراسم نیست
یه حسی دارم این روزا
شاید مردم حواسم نیست
اگه این زندگی باشه
اگه این سهمم از دنیاس
من ازمردن هراسم نیست
یه حسی دارم این روزا
که گاهی باخودم میگم
شاید مردم حواسم نیست
بعد تو من از همه دنیا بریدم
باورم کن من به بد جایی رسیدم
لحظه لحظه زندگیمون با عذابه
باورم کن حال من خیلی خرابه
اگه این زندگی باشه
من ازمردن هراسم نیست
یه حسی دارم این روزا
شاید مردم حواسم نیست
اگه این زندگی باشه
اگه این سهمم از دنیاس
من ازمردن هراسم نیست
یه حسی دارم این روزا
که گاهی باخودم میگم
شاید مردم حواسم نیست
  • simorgh

برای دیدن اندازه واقعی روی تصویر کلیک کنید.

  • simorgh



سیه‏ چرده‏ ای، لاغراندامکی‏؛ نجاتم دهد از غم روزگار

به زهرش کنم تلخی غم علاج‏؛ به افعی پناهنده گردم ز مار


چو در پرتو آتش افتد به تاب‏؛ مُکم، قیرگون شیرۀ جان او

خزد، نرم نرمک به گور سیاه؛‏ سیه‏ جسم بی ‏جان پیچان او

  • simorgh