شعرها و ترانه های پارسی

این ترانه بسیار زیبا با موضوع دفاع مقدس سروده شده و در دوران خود با استقبال بسیاری از سوی مردم مواجه شد.

 

سنگر عشق

 

جماعت یه دنیا فرقه
بین دیدن و شنیدن
برید از اونا بپرسید
که شنیده‎ ها رو دیدن

راز سنگرای عشقُ
باید از ستاره پرسید
التهاب تشنه‎ها رو
کی میدونه غیر خورشید؟

  • simorgh

 

سرم را نه ظلم خم می کند و نه ترس

سرم فقط برای بوسیدن دستهای تو خم می شود مادر

 

  • simorgh

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 


دلبرا، در دل سخت تو وفا نیست چرا؟

کافران را دل نرمست و ترا نیست چرا؟

 

برای دیدن ادامه شعر این پست را باز کنید...

  • simorgh




این برگ‌های زرد 
به خاطر پاییز نیست 
که از شاخه می‌افتند 
قرار است تو از این کوچه بگذری

  • simorgh

هرزگی 
همیشه از همبستر شدن نیست!
همبستر شدن
همیشه گناه نیست!
چگونه میتوان 
کسی را دوست داشت و به آغوشش نکشید!!؟؟
آغوش کشیدن کسی که دوستش داری 
حلال وحرام و گناه ندارد!!
"این معجزه ی طبیعت است"

  • simorgh

تهران ِ منهای تو یعنی رشت ِبی باران

یعنی بگیری از شمالی بوی شالی را

حتی تصور کردنش هم مرد می خواهد

دنیای منهای تو این دنیای خالی را

  • simorgh

من از این دنیا چی میخوام دو تا صندلی چوبی
که منو تو رو بشونن واسه گفتن خوبی
من از این دنیا چی میخوام یه وجب زمین خالی
همونقدر که یک اطاقک بشه خونه خیالی
من از این دنیا چی میخوام یه جعبه مداد رنگی
بکشم رو تنه دنیا رنگه خوبیو قشنگی
آدمهای دستو دلباز از توی قلک طاقچه
بردارن بذر محبت واسه بارداری باغچه
من از این دنیا چی میخوام دو تا صندلی چوبی
که منو تو رو بشونن واسه گفتن خوبی
من از این دنیا چی میخوام دو تا بال برای پرواز
برم تا روز تولد برسم به فصله آغاز
برم پیشه بچه هایی که یه لقمه نون ندارن
که یک شب با یک دل سیر چشاشونو هم بذارن
بگم غصه ها سر اومد گریه بس که بهتر اومد
من از این دنیا چی میخوام دو تا صندلی چوبی
که منو تو رو بشونن واسه گفتن خوبی

  • simorgh
پی حس همون روزام
پی احساس آرامش
همون حسی که این روزا
به حد مرگ میخوامش
دلم میخوادعاشق شم
آخه فکرت شده دنیام
اگه عاشق شدن درده
من این دردو ازت میخوام
اگه این زندگی باشه
من ازمردن هراسم نیست
یه حسی دارم این روزا
شاید مردم حواسم نیست
اگه این زندگی باشه
اگه این سهمم از دنیاس
من ازمردن هراسم نیست
یه حسی دارم این روزا
که گاهی باخودم میگم
شاید مردم حواسم نیست
بعد تو من از همه دنیا بریدم
باورم کن من به بد جایی رسیدم
لحظه لحظه زندگیمون با عذابه
باورم کن حال من خیلی خرابه
اگه این زندگی باشه
من ازمردن هراسم نیست
یه حسی دارم این روزا
شاید مردم حواسم نیست
اگه این زندگی باشه
اگه این سهمم از دنیاس
من ازمردن هراسم نیست
یه حسی دارم این روزا
که گاهی باخودم میگم
شاید مردم حواسم نیست
  • simorgh

برای دیدن اندازه واقعی روی تصویر کلیک کنید.

  • simorgh



سیه‏ چرده‏ ای، لاغراندامکی‏؛ نجاتم دهد از غم روزگار

به زهرش کنم تلخی غم علاج‏؛ به افعی پناهنده گردم ز مار


چو در پرتو آتش افتد به تاب‏؛ مُکم، قیرگون شیرۀ جان او

خزد، نرم نرمک به گور سیاه؛‏ سیه‏ جسم بی ‏جان پیچان او

  • simorgh